چه بر سر بشریت آمده است ؟
همه جا جنگ 
همه جا کشتار 
همه جا دشمنی 
و همه حق به جانب 
در این میان حقیقت کجاست؟
از رابطه های دوستی دو و چند نفره تا روابطهای خانوادگی 
وارتباطهای گروهی و سیاسی و اجتمائی و فراتر از اینها 
روابط ملت ها ....همه وهمه اسیر تضادهای گوناگونی گردیده اند 
چنانچه صلح و محبت و عشق و برابری حتی دیگر بصورت رویا و آرزو هم 
در اذهان -فراموش شده است 
و اگر هم اسمی از آن به میان می آید 
جهت توجیه خشونت ها و حرص و آز شان است 
و از بار عاطفی تهی ست 
همه روابطها درگیر هستند 
هیچ کجا صلح و دوستی به چشم نمی آید 
گره کار کجاست؟
به تجربه می گویم 
انسانها آنچنان از محبت 
که تنها درگاه یگانگی با یکدیگر است دور شده اند 
که وقتی هم به کسی محبتی میکنی 
تو را احمق و ساده لوح می بینند 
و اگر بیدار نباشی 
مورد همه جور سوءاستفاده قرار خواهی گرفت 
گره کار کجاست؟
جواب:انسانها از مرکزیت وجود خود فاصله گرفته اند 
و هر کسی در مرکزیت نفسانی و مجازی خود 
دنیائی جدا از دیگریست .

{استادشاهد} 

 ندای هل من ناصرا ینصرنی امام حسین <ع>این روزها ازفضای غزه در جهان طنین افکن است 

به قول مولایمان :اگر دین ندارید لااقل آزاد مرد باشید.
اما آنچنان که در طول تاریخ سردمداران زر و زور و تزویر مست غرور و نشئه قدرت کاذب 
خویش بودند .و نمیدانستند که بزودی طومارشان در هم خواهد پیچید .
امروز نیز کربلائی دیگر در تاریخ تکرار شده است .در یکطرف حسینیان و در طرفی دیگر یزیدیان قرار گرفته اند .
ما پیروان راه امام ایمان داریم که خون بر شمشیر پیروز است 
و مقاومت ملت مسلمان غزه را پاس میداریم و اعلام میکنیم 
که شما و ما ملهم از روح آزادگی و عرفان امام حسین <ع>هم صدا با مولایمان 
میگوئیم :
هیهات من الذله .ما زیر بار ذلت و خواری نمی رویم از این رو شهادت را بر خواری ترجیح میدهیم .
وایمان داریم آخرالام حق بر باطل پیروز است 
و قل جاءالحق و ذهق الباطل ان الباطل کان زهوقا

{استاد شاهد}

 با خیالت خانه ای من ساختم
اندر آن خانه خودم را یافتم 
یعنی ای انسان ضمیر تو خداست 
گرچه در ظاهر خدا از تو جداست 
لیکن این رسم خداو بندگیست 
حق همان عشق است و من شرمندگیست 
من همان جام شراب و باده ام 
او کلامی هست در پرونده ام 
جام و شربش هر دو مخلوق کلام 
او خداوند است و عاشق چون امام 
عزم دیدارش چو شاهد داشتی 
تخم ایمان در دلت میکاشتی 
{استاد شاهد}

عاشق آن باشد که چش -بر چشم دلبر دوخته ست 
نفس همچون شبنمی از نور دلبر سوخته ست 
ما اگر غرقیم در بحر وجود عشق دوست 
دلبر از فیض وجودش این قبا را دوخته ست 
ور نه شاهد دوزخ هم از بهر او جائی نداشت 
در جوار عشق خوبان هر کسی فرهیخته ست 

{استاد شاهد} 

هر لحظه زجام دگری سرمستم 

دیریست که در کوی بتان پیوستم

من بنده در بند بتی عیارم 

زین روست که بت های دگر بشکستم 

{استادشاهد}

 به مناسبت ماه نزول وحی 
------------------------------
رمضان ماه عشقو-امید است 

عید اگر عیدباشد-این عید است

رمضان ماه وصلتو دیدار 

چشم خوابیده -میکند بیدار 

رمضان ماه بیشه سوزی من 

تا رسد از بهشت -روزی من 

بایدم سوخت -در هوسم 

تا هویدا شوم -که من - چه کسم ؟

رمضان ماه شکرو - شهدو -شعور 

رمضان دلبر آورد به حضور 

رمضان فزصت الهی ماست 

با خدا-صلحو -همنوائی ماست

{استاد شاهد}

 هرلحظه در حضور نگاری چه سرحوشم 

 پله پله ملاقات با خداوند {قسمت دوم }

-------------------------------------------
وقتی جوان بودم -از بزرگترها سوال میکردم 
چرا خداوند شیطان را آفرید 
اگر شیطان نبود که ما را وسوسه کند ما فریب نمیخوردیم 
واز بهشت اخراج نمیشدیم 
ولی کسی جواب قانع کننده ای به من نمیداد 
اما من دست بردار نبودم 
میدانستم یک جواب درست هست 
چون کار خداوند بی عیب و نقص میدانستم 
بعد ها پی بردم که ضرورت شیطان و 
خطای حضرت آدم -طبق یه برنامه و الگوی الهی بود 
وگرنه آدم صفی الله که گناه نمیکند 
اگر شیطانی آفریده نمیشد که تمامی لعنت های الهی بر او قرار گیرد و حضرت آدم و نسل ظیب و طاهرشان که رحمت اللعالمین باشند -انسان همانند فرشتگان تنها خداوند را از روی جبر پرستش میکرد و عشق را نمی شناخت .در حالی که هم اکنون انسان از آزادی و اختیار برخوردار است و قادر است با درک و شناخت خداوند -به عشق به او دست یافته و برای وصال با خداوند از خویشتن خویش بگذرد .خداوند نیز که از روی عشق به خود -آدمی را برای جلال نام خود آفرید .شیطان را پیش مرگ آدمی ساخت و همه لعنت گناه را بر او نهاد -تا راه توبه برای آدمی همیشه باز باشد و هیچ انسانی در اثر گناه برای همیشه از رحمت الهی محروم نباشد. 
و چنین بود که خداوند حضرت آدم را در اعلی العلیین خلق فرمودند 
وسپس به نمایندگی ما به اسفل اسافلین انداختند تا راه توبه و بازگشت را برای هدایت ما نشان دهند و پس از آن در نسل مقدس خویش تا قائم آل محمد عج- تداوم آن برنامه الهی را پیگیری نمودند و نجات را به جهان بشارت دادند و سپس همگی درهمان مقام اولیه خویش مستقر و از آنجا ایمانداران خود را بدان فضای حیات بخش و ملکوتی هدایت و راهنمائی میکنند 
تا قیامتی که همگی باز میگردند و جهان را عدالت و داوری نموده -اراده خداوند را بر زمین اجرا خواهند نمود .
{استاد شاهد}

 پله پله

 پله پله ملاقات با خداوند {قسمت اول}

 صراط مستقیم {راه راست}
امروز دین خداوند در اذهان مردم دنیا بسیار غریب و ناشناخته است و آن چیزی هم که به عنوان دین استنباط شده است در موارد بسیاری اسیر افراط و تفریط های زیادی گردیده است -از این رو:
ما احتیاج به یک نهضت فرهنگی بزرگی داریم تا روح نجات بخش دین را از اسارت شبهات و کجرویها ی موجود بیرون کشیده -راه راست را برای مشتاقان نجات و رستگاری روشن سازیم چرا که امر به معروف و نهی از منکر وظیفه ای الهی و عرفانی بر گردن هر مومنی به خداوند است .
اگر امروز دنیا این همه اسیر مشکلات و نابسامانیهای مادی وروحی و روانی است- به این دلیل میباشدکه اکثرااز صراط مستقیم الهی که حضوری عینی و واقعی در همین دنیا دارد -منحرف شده و در راههائی دور از رحمت حق سیر می کنند.
صراط مستقیم فضائی از زندگی است که در این فضا ارواح طیبه الهی ماموریت هدایت و سامان دهندی یک زندگی باشکوه و توام با آرامش و ثبات را برای ایمانداران الهی به عهده داشته وذره ای کوتاهی و خطائی در آن مشاهده نمیشود .
نه اینکه مشکلی وجود نخواهد داشت اما مشکلات توام با عطیه صبر و بردباری از جانب خداوند است زیرا در باطن پله های صعود و ترقی به مدارج عالی کمالات مادی و معنوی زندگی محسوب میشوند .
صراط مستقیم فضای یگانگی و وحدت بخشی است که دنیا را به آخرت و ابدیت زندگی متصل میکند و انسان از همین دنیا رضایت و خشنودی خداوند خویش را از جان و دل درک و احساس مینماید.
از این رو اگر کوهها به جنبش در آیند و زمین و آسمان از حرکت باز ایستند بر صراط مستقیم الهی خدشه ای وارد نمیشود ودر دل مومن به خداوند -تزلزلی ایجاد نمیگردد.بلکه رحمت حق در هر شرایطی مومن به خداوند را در بر خواهد داشت وچونان آتش نمرود برای آبراهیمیان گلستان است 
صراط مستقیم حضور زندگی حقیقی و جاودانه ای در بطن همین دنیاست که ورود به آن با رمز اشهدا لا اله الا الله و محمدا رسول الله و علی ولی الله و حسین ثارالله و مهدی موعود حجت الله است .
صراط مستقیم الهی دروازه ورود به فضای طیبه الهی است که خداوند در قرآن عظیم الشان اش وعده فرموده اند و بدون ایمان به خط سبز رسالت خاتم انبیاء یعنی قائم آل محمد-بر هیچکسی گشوده نمیشود 
و اگر حقیقت آن تا امروز جز برای اندکی آشکار نیست به این دلیل است که غرور دنیا و راههای فریب آمیز آن چشم دل انسان را در نطفه خاموش میسازد .
خداوندا :
ما را به راه راست خویش مشتاق و چشم دل ما را از پرده غفلت آزاد بفرما .
بار پروردگارا نور ایمان را در دل ما روشن بگردان تا حق تو و حق خود را شناخته به سوی مغفرت و بخشایش عظیم تو باز کردیم و از زیان کاران عالم نباشیم. آمین
{استاد شاهد}

ما از دو نفس برخورداریم 

آزادی ما در محدوده انتخاب بین دو گزینه هست 

ما آزادیم بین دو نفسی که هر دو مخلوق خداوند هستد -انتخابگر تجربه های 

واقعی حضور آنها در وجود خود باشیم 

نفس رحمانی و نفس شیطانی 

گرینه دیگری وجود ندارد 

هر دو نفس روند خاص خود را دارند 

و هر دو  فضائی با قانونمندی های خاص خود تجسم عینی 

و ملموسی در لحظه به لحظه های زندگی ما خواهند داشت 

انسان به غلط تصور ی خارج از اراده و اختیار الهی 

برای خود دارد 

اگر چه انسان احساس اراده و اختیار میکند 

اما هیچوقت قادر نخواهد بود از زیر نفوذ اراده و اقتدار الهی خارج شود 

بلکه همیشه خداوند بر همه چیز محیط و جنبشی بدون 

اذن الهی در هستی رقم نخواهد خورد. 

اراده و اختیار انسان در محدوده ای است 

که خداوند تعین کرده است 

با توجه به تبیین فوق ما میتوانیم از دو اعتماد بنفس 

در رابطه با خودمان سخن بگوئیم 

یکی اعتماد به نفس رحمانی که پشتوانه و ضمانت آن خداوند است 

و دیگری اعتمادبنفس انسانی که توهم و فریبی است 

که شیطان القاء میکند و در نهایت فرو ریزنده و هلاکت بخش 

است و قادر است انسان را به درک اسفل السافلین یعنی 

بی نهایت سقوط و حقارت و رنج سوق دهد

یکی بی نهایت حیات و شکوه و جاودانگی و عزت و اقتدار

توام با خشنودی الهی 

دیگری بی نهایت غرور و فریب و شکست و درد و رنج و عذاب 

و تنهائی و ترس و وحشت 

یکی بارش آگاهی های ناب و حیات بخش و پر از اسرار و حکمت و حیرت و تقرب 

یا خداوند و دیگری سقوط در نا آگاهی و خود فراموشی و خدافراموشی و

جهل و نادانی و کوری و کری -با تجاربی مرگبار در امتداد بیکرانگی 

هستی 

یکی بهشتی پس از بهشتی -یکی دوزخی پس از دوزخی 

و ای انسان همه اینها را تو انتخاب میکنی 

چرا که خداوند تو را آزاد آفرید تا انتخاب گر 

این دو گزینه پیش روی خود باشی 

{استاد شاهد }

ما آزادیم بین دو نفسی که هر دو مخلوق خداوند هستد -انتخابگر تجربه های 

 {فضای یگانگی}یاحیات طیبه االهی "که همانا حیات جاودانه اوست واز این دنیا حاصل می شود وتا اخرتی بی پایان تداوم خواهد داشت مقصدی در هم تنیده در این دنیاست .بکوش تا انرا حاصل کنی که فرصت عمر نا معلوم است .

 هوشمتدی زندگی دردرون تو جاریست بکوش تا آنرا حاصل کنی 

 درشرایطی که نفس برانسان غالب است 

انسان اسیر شخصییت و هویت انفرادی خویش است .

دراین مرحله انسان خود را موجودی مستقل و جدا از تمام هستی تصور میکند.

به همین دلیل در یک وضعییت ناامنی وتنهائی و ترس قرار دارد از این رو آزادی

خود را به قدرتهائی قوی تر از خود میبازد و بدانها وابسته میشود 

تابا امنیتی کاذب ترس و تنهائی خود را فراموش کند .این خود باختگی

در او احساسی از خشم و عناد نسبت به خود و 

طرف مقابلش ایجاد میکند .و بدین ترتیب همیشه گرفتار دوگانگی های

درون و بیرون از خود است و آرامشی نخواهد داشت. 

اما بنا به منافع و مصالح شخصی اش تا فرصتی مناسب شرایط را تحمل میکند .

تا روزی که فرصتی دست دهد و خود را از سلطه قدرتی جدا و به قدرتی دیگر پناه ببرد به 

این امید که شرایط بهتری را حاصل کند. و بدین تر تیب پیوسته از دامی به دامی دیگر می افتد 

زیرا در این روابط همیشه تو -توئی و دیگری -دیگری و هیچ وقت هیچ کدام

به دیگری نزدیک نمی شوند زیرا هر دو موجودی نیازمندند

وعشقی بین آندو وجود ندارد بلکه منافع شخصی آنها را ظاهرا به هم پیوند زده است.

بلکه روزی فرا رسد و این جرقه به ذهن انسان زده شود که هیچ چیز بهتر از بندگی خدانیست.

در بندگی خدا او بی نیاز از ماست و ما نیازمند جمال و جلال نام او هستیم.

در بندگی خدا -همیشه خدا-خداست اما تو روز به روز به او نزدیکتر و نزدیکتر میشوی.

تا آنگاه که او آنچنان خود را به تو نشان میدهد و حضورش را به تو اثبات میکند 

که تو عاشقش میشوی. و چون عاشقش شدی خود را فراموش میکنی ومحو یادش میگردی از 

این رو در نفس و بودش خود فانی میگردی و از نور او تولدی دیگر میابی

آنچنانکه دیگر توئی وجود ندارد نه اینکه خدا شده ای 

بلکه صفات و اسماءالهی از طریق تو جلال و جمال می یابند و تو آیینه تمام نمای

نام او میشوی و این جاست که باز هم خدا-خداست اما تو دیگر تو نیستی بلکه 

خلیفه و نماینده او بر عرصه کائنات میباشی. 

واین مقام را نه به اراده و خواست خودت حاصل میکنی 

بلکه به خواست و مشیت او که در آغاز خلقت فرمود اراده کرده ام 

خلیفه و نماینده ای را بر زمین بگمارم.

و همه نامهای خویش را به او آموخت و از روح خود در او دمید.

و تو به اراده او به عنوان یگانه اراده بر حق هستی 

ایمان می آوری و اراده خود را به او واگذار میکنی 

و بنده و تسلیم او میگردی 

و او نیز به وعده خود عمل نموده همه استعدادهائی 

را که به تو بخشیده است از قوه به فعل در می آورد 

و از طریق تو اراده خویش را بر عر صه هستی اجرا مینماید. 

این است بندگی خدا و فیض عظیم خدا به انسان 

خوشبختی جائی دور از دسترس شما نیست
خوشبختی -خود توئی
اما تو خود را نمی شناسی
زیرا همیشه
تو خود را بیرون از خویش -و در کسانی دیگر یا چیزهای دیگری جستجو کرده ای
در ثروت -در قدرت-در شهرت-
و بدین ترتیب با نزدیک شدن به آنها-ازخودت دورتر و دورتر گشته ای
همه چیز -خود توئی
خود را بشناس
نه آنگونه که تعریفت میکنند
آنگونه -که هستی
یگانه و بی نظیر
هیچکس مثل تو نیست
پس خود را به هیچکس و هیچ چیز نباز
که هیچ عذابی بدتر از خیانت -به خود نیست
{استاد شاهد}

آیافکرمیکنید انسانی آزاد هستید؟مشکل همه همینه که فکرمیکنن جداازهمه هستنو حقشونه هرجور میخوان فکرکنن .کسی هم کاری به کارشون نداشته باشه.بعد تو عمل می بینن نمیشه. دیگرون مانعشون میشن.قضیه چیه؟ ای وسط کی درست میگه؟جواب:زندگی یه کلیته ومااز اون کلیت جداشدیم تاامکان شناختش برامون میسربشه .اگه جدانمی شدیم نمیشد تجربش کنیم چون باهاش یگانه بودیم.اما حالو نسبت به همه چیز می تونیم شناخت پیداکنیم.اما یه مشکل بزرگ پیداکردیم.پای مرگ اومده وسط.حالو چرو مرگ؟جواب سوالمون رو از آفریدگار زندگی بشنویم:کل شی هالک الا وجه هو -همه چیز هلاک میشه الا وجه او .وجه خداوند کلمات مقدس امر او هستن که حتما والزاما اراده خداوند رو تحقق مبخشند.یعنی در باطنو ظاهر یک اراده بر هستی حاکم است.حالو بررسی کن:چراغ مرده کجاشمع افتاب کجا؟ 

بنام یگانه هستی هستی بخش:مااز مرگ میترسیم اما گریزی از اون نداریم .من بدست تقدیر الهی با مرگ رو  در  رو  شدم وبه این حقیقت رسیدم  که هرکسی درراه خدا با مرگ روبرو بشه جاودانگی زندگی از این دنیا یا در اون دنیا از آن اوست.همون چیزی که وعده خداوند در قران عظیم الشان است.بزودی داستان واقعی زندگی ام رو جهت پنداموزی دیگران خواهم نوشت.{شاهد}

             عیدسعیدغدیرخم مبارک

همه چیز به تو بستگی دارد اما تو تا به حال بی خبر از این راز بوده ای .

اما این را بدان که در هر شرایطی هستی "باور وپذیرش تو  

/ان شرایط را برای  تو ایجاد کرده است

.زیرا وقتی خداوند تو را  افرید  او از روح خویش در تو دمیده " وتمامی اسماء خویش را به تو اموخته است .

اما امروز ذهن تو نمی تواند حقیقت کلام الهی را با ایمان بپذیرد

وصرفا  واقعییت های عینی و ظواهر ملموس را باور دارد

از این رو  اینقدر اسیر و وابسته واقعئیت ها وظواهر دنیا هستی

و اما: ایا میخواهی تحولی جدید در زندگیت ایجاد شود؟

       همین لحظه خالصانه در نهانخانه دل خویش بگو :

 خداوندا ذهن محدود بین من" مرا به ناکامی رسانیده است .

.درحالی که روح مطلق تو در وجودم بوده

 ومن بی خبر و یا بی نیاز از ان خود را احساس می کرده ام .

بار الها :تو روحت را در من اشکار ساز

تا هدایتگر من به فضای یگانگی وبرکتها ورحمتهای دنیا و اخرتت باشد

.امین یاربالعالمین .  

    مطمئن باش که به "ایمان دریافت خواهی کرذ .

ادامه دارد...

داستان آفرینش : قسمت 3وم

(ظهور پیامبران)

. . . آدم پس از توبه(بازگشت) به فضای یگانگی از طرف خداوند مقام رسالت

دریافت کرد

و به مقام حضرت آدم متشرف شد !

از آدم تا حضرت محمد(ص) کلمات مقدس خداوند

که اراده ی حضرت حق

را دریافت داشته ، برای نجات و رستگاری انسان ها بر صفحه ی وجود آفرینش

جلال یافتند

و راه راستی و فضای یگانگی را با یگانه هستس هستی بخش اعلام

داشتند .

این راه ! یگانه راه راستی و نجات است

و از آغاز تا نهایت همان اسلام است که

به منزله ی انکار نفس دوگانه ی انسانی و تسلیم شدن در برابر فضای یگانگی

یگانه هستی هستی بخش می باشد

و بدون این انکار و تسلیم ، اخلاص حقیقی

در نظر خداوند محسوب نمیشود!

بلکه جنبه شرک و دوگانه پرستی پیدا میکند.

با مراجعه به رهروان راستین اسلام و خط سبز رسالت اهل بیت آل محمد(ص)

تداوم این یگانه پرستی را در حماسه های

عرفانی و الهی آن حضرات قابل روئیت است

خصوصا در حماسه پر شور و جهانگیر امام حسین(ع) در صحرای کربلا

کمال اخلاص و یگانه پرستی آنچنان هویدا ست که قابل انکار نیست !

مگر کسانی که آنچنان قلوبشان سخت گردیده است که به قول کلمه ی خداوند در

قرآن عظیم الشآن صم بکم عمیون فهوم لا یرجعون(کر و گنگ و کور هستند و

به حقیقت بازگشت نمیکنند !

دوازدهمین کلمه سبز رسالت آل محمد(ص)

از نظرها غائب شد تا با حضور زنده اش در ایمان داران الهی ولایت خویش را

تا ظهور حضرتش برقرار نموده و تا آن زمان زمین بدین وسیله بدون راهنما

و رهبر نباشد.

ادامه دارد. . .

سخنرانی بسیار متفاوت

کفیت عالی . . . اثر استاد شاهد

شخصیت منفی شما چگونه دگرگون شود؟؟؟

با ما همراه باشید !

دانلود سخنرانی

فرمت : Mp3

حجم فایل  : 2,800 KB

 Download

داستان آفرینش : قسمت 2وم

(فضای دوگانگی)

انسان با انتخاب آزادی و اراده انسانی در برابر یگانگی با خداوند
برای تجربه انتخاب خویشتن به محدودیت دنیا افتاد،
تاثمره این انتخاب را بچشد ،
از این رو جاودانگی حیات خود را از دست داد
و فرصتی محدود برای گذران عمر یافت !
با سقوط انسان از فضای یگانگی
حیات به فضای دوگانگی دنیا تمامی هستی ! نیز از نگاه انسان
به دوگانگی و تضاد افتاد
و انسان خود را گرفتار در کثرتی گوناگون یافت !
همه چیز جدا از هم ! و بی ارتباط با هم دیگر متصور شدند.
زشتی های انسان آشکار گردید و تنهایی و ترس بر انسان غلبه کرد.
و انسان آگاه شد ! که چه ظلمی بر خویشتن روا داشته است !! .
و میل به بازگشت به فضای یگانگی در انسان شدت گرفت.
خداوند این اشتیاق آدمی را مشاهده کرد
و با اعتراف آدمی راه نجات محیا گردید !
خداوند کلماتی به انسان آموخت!
تا انسان به واسطه ی آن کلمات به فضای یگانگی باز گردد
و وحدت خویش را با خداوند حاصل کند.
و بدین ترتیب دین به عنوان یگانه راه رستگاری ونجات در دنیا برقرارگردید وآدمی اولین پیام آور این راه شناخته گردید !
کلماتی که خداوند به انسان آموخت
نام های مقدس ! تمامی انبیا و رسولان الهی از خود آدم
تا حضرت ختمی مرتبت محمدالرسول الله (ص)
و رهروان راستین او تا قائم آل محمد(ص) بودند !

ادامه دارد. . .

دانلود سخنرانی

فرمت : Mp3

حجم فایل  : 6,465 KB

Download

دانلود سخنرانی

فرمت : Mp3 

حجم فایل  : 7,026KB 

Download

جواب سوالات برخی دوستان

در تاریخ 1-6-1392

فرمت : Mp3

حجم فایل  : 3,955KB 

Download

به زودی بحثی داغ و سخنرانی پر محتوی

در رابطه با حضرت حافظ بزرگ . . .

در راه مقصود اراده ای محکم و پایدار داشته باش.

با هر مانع که روبرو شدی،

نا امید نشو زیرا نا امیدی بزرگترین آفت برای انسان است.

شک و تردید را از خود بران. در امر زندگی دو دل بودن بسیار بد است.

حضرت حافظ

جواب سوالات برخی دوستان

در مورد ، موضوع : مفهوم خداپرستی ، آماده دانلود

فرمت : Mp3

حجم فایل  : 8,820Kb 

Download

دانلود سخنرانی

فرمت : Mp3

حجم فایل  : 7,055 KB

Download

داستان آفرینش

خداوند در فضای یگانگی هستی خویش با فرشتگان.ابلیس وآدم.هماهنگ بود
و هنوز دوگانگی ای بوجود نیامده بود ! زیرا آفرینش آغاز نشده بود.
تا آنگاه که خداوند اراده فرمود:آفرینشی ایجاد کند و خلیفه ای از جانب خویش بر زمین بگمارد.
از این رو از آدمی پیمان گرفت که امانت دار او باشد ! و آدمی پذیرفت!
خداوند تمامی اسماء خویش را به انسان آموخت و به فرشتگان امر کرد که بر آدمی سجده کنند
همه روح خداوند را در آدمی دیدند و تشخیص دادند که سجده بر آدم همانا سجود الهی است
بجزء ابلیس !! که قادر نبود روح رحمت الهی را در انسان مشاهده کرده و آدمی را در یگانگی با خداوند ببیند.
و سجده بر آدم را برابر با سجد الهی بداند
زیرا ابلیس خود از رحمت الهی بی بهره بود .
از این رو در این آزمایش الهی در عرصه ی وجود دچار شکست گردید
و از اینجا یک دوگانگی در هستی الهی پدیدار گردید.
وخداوند که دوگانگی را نمی پذیرد شیطان را از فضای یگانگی خویش راند تا خود با همه ی آفرینش در وحدت و رحمت و بخشایش ابدی باشند.
و آدمی در وحدت خود با روح خداوند زیست میکرد و آرام بود
روح خداوند آدمی را توصیه نمود که ای آدم سرنوشت شیطان را دیدی تو نیز از شیطان پرهیز کن و از درختی > (صفتی) که در وسط > (یگانگی) این فضای الهی هست دوری کن و از میوه > (نتیجه) آن برخوردار نشو.
که نتیجه ی آن دوری از رحمت و بخشایش الهی ست و از مقام خلیفگی خویش سقوط خواهی کرد و به هلاکت خواهی افتاد.
و اما شیطان آدمی را وسوسه نمود تا بدان درخت > (صفت) حریص شود
و آخرالامر آدمی به وسوسه شیطان و نفس خویش راه خود را بر هدایت روح خداوند ترجیح داد!
با بهره گیری آدمی از آن درخت >(صفت) آدم به مقام فردیت انسانی ومحدودیت های آن سقوط کرد و رابطه ی خود را با روح خداوند از دست داد،وهمراه با این خطا فضای یگانگی هستی به فضای کثرت ودوگانگی تبدیل شد.
و این نتیجه ! آزادی ، اراده ، و انتخاب خود انسان بود.
ادامه دارد. . .